برای مشاهده تصاویر، باید ابتدا وارد سایت شوید، یا در سایت ثبت نام رایگان کنید.
ورود به بازارهای مالی و به ویژه کریپتو نیازمند درک و شناخت کامل بازار و استفاده از استراتژیهای مختلف معاملاتی است. به عبارت دیگر، هنگام ورود به معاملات کریپتو مجموعهای از استراتژیها در اختیار معاملهگر قرار میگیرند. در این میان، استراتژی مارتینگل (Martingale) یا خرید و فروش پلهای یکی از استراتژیهای معاملاتی پرکاربرد محسوب میشود. اگرچه این رویکرد نیز بدون خطا نیست اما روش ارزشمندی برای مهار ضررهای ناشی از اتفاقات غیر قابل پیشبینی در بازار کریپتو محسوب میشود.
در مطلب پیش رو، راهنمای جامعی درباره استراتژی مارتینگل، زیربنای تاریخی آن و مزایا و معایب بالقوهای که برای معاملات ارزهای دیجیتال به دنبال دارد، ارائه خواهیم کرد.
مخترع استراتژی مارتینگل یا خرید و فروش پلهای کیست؟
اختراع استراتژی مارتینگل یا خرید و فروش پله ای به قرن هجدهم میلادی برمیگردد. وقتی که یک ریاضیدان فرانسوی به نام پل پییر لوی (Paul Pierre Levy) این استراتژی را طبق اصل احتمال و شانس معرفی کرد. او معتقد بود که فقط یک موفقیت خوب برای افزایش ثروت معاملهگر کافی است.
لوی بر این باور بود که دو برابر کردن شرط یا ریسک باعث میشود که در صورت موفقیت تمام ضررهای قبلی جبران شود. شایان ذکر است که این ریاضیدان بعدها به دلیل نظریههایی که در زمینه احتمالات ارائه داد، جایزه گرفت.
آشنایی با مفهوم مارتینگل در تجارت کریپتو
استراتژی معاملاتی خرید و فروش پلهای یا مارتینگل، یک رویکرد ریسکی است که به معاملهگر این امکان را میدهد تا بعد از خرید یک رمزارز و افت قیمت آن، مانند تغییرات
برای دیدن محتوای پنهان، ابتدا
ورود
کنید، یا در سایت
ثبتنام رایگان
کنید!
، با بیشتر کردن اندازه تجارت خود، در نهایت با سود از معامله خارج شود. فرض پشت استراتژی خرید و فروش پلهای این است که تمام زیانهای قبلی را با یک معامله برنده که به اندازه کافی برای پوشش زیانهای انباشته بزرگ باشد، بازیابی کنیم. این فرآیند به شرح زیر است:پس از تجربه ضرر، معاملهگر اندازه معامله خود را برای معامله بعدی دو برابر میکند. اگر این معامله نیز منجر به زیان شود، در معاملات بعدی به دو برابرافزایش مییابد. به عنوان مثال، اگر معامله اولیه دارای ریسکی معادل 100 دلار باشد، تریدر ممکن است در معامله دوم 200 دلار و سپس 400 دلار، 800 دلار و غیره ریسک کند. در زمینه تجارت کریپتو، سیستم Martingale اغلب از طریق رباتهای معاملاتی خودکار یا مشاوران متخصص (EA) پیادهسازی میشود. این رباتها از الگوریتمهای خاصی برای اجرای معاملات بر اساس قوانین از پیش تعریف شده استفاده میکنند. EAها، استراتژی مارتینگل را با افزایش اندازه موقعیت پس از هر معامله بازنده اعمال میکنند.
مزایای سیستم خرید و فروش پلهای در معاملات رمزارزی
یکی از جذابیتهای اصلی سیستم خرید و فروش پلهای، پتانسیل آن برای بازیابی سریع ضرر است. همانطور که اندازه موقعیت با هر معامله بازنده افزایش مییابد، یک معامله برنده میتواند زیانهای قبلی را از بین ببرد و منجر به سود خالص شود.
مزیت دوم این است که پیادهسازی استراتژی مارتینگل از طریق رباتهای معاملاتی نسبتا آسان است و برای معاملهگران تازه کار و با تجربه قابل دسترسی است. ماهیت خودکار این استراتژی، مولفه رفتار احساسی را از تصمیمات معاملاتی حذف میکند.
برای دیدن محتوای پنهان، ابتدا
ورود
کنید، یا در سایت
ثبتنام رایگان
کنید!
نکته بعدی این است که سیستم خرید و فروش مارتینگل میتواند در بازارهای رنج یا پرنوسان به خوبی کار کند، جایی که قیمتها نوسانات قابل توجهی را نشان میدهند اما روند مشخصی را دنبال نمیکنند. در چنین سناریوهایی، رویکرد استراتژی «کم بخر، بالا بفروش» میتواند به نتایج سودآوری منجر شود.
معایب سیستم خرید و فروش پلهای در بازار ارزهای دیجیتال
مهمترین ایراد استراتژی خرید و فروش پلهای پتانسیل آن برای قرار گرفتن در معرض خطر آن هم به صورت نامحدود است. از آنجایی که اندازه موقعیت معاملهگران در زمان ضرر دو برابر میشوند، یک سری حرکات نامطلوب بازار و ضررهای بیشتر باعث میشود اندازه موقعیت را بالاتر برده و در نتیجه ضررهای بیشتری را تجربه کنید.
همچنین، موفقیت سیستم مارتینگل به شدت به اندازه حساب معاملهگر بستگی دارد. اگر حساب فاقد سرمایه کافی برای حفظ یک سری معاملات زیانده باشد، این استراتژی میتواند منجر به تخلیه حساب شود.
ایراد بعدی این است که بازارهای رمزنگاری میتوانند نوسانات شدید و تغییر روند ناگهانی را تجربه کنند. در چنین شرایطی، فرض سیستم مارتینگل مبنی بر معکوس شدن روند در نهایت ممکن است درست نباشد و منجر به زیانهای هنگفت قبل از هر گونه بازیابی احتمالی شود.
نکته بعدی اینکه با افزایش اندازه موقعیت با هر معامله بازنده، معاملهگرانی که از استراتژی خرید و فروش پله ای استفاده میکنند ممکن است با نیازهای مارجین قابل توجهی مواجه شوند. این میتواند بخش قابل توجهی از سرمایه معامله گر را محدود کند و توانایی آنها را برای ورود به معاملات دیگر محدود کند.
از طرف دیگر، در حالی که ماهیت خودکار معاملات توسط رباتها، اتخاذ تصمیمات احساسی را کاهش میدهد، اما عوارض روانی ناشی از انباشته شدن ضرر و امید به یک چرخش همچنان میتواند برای معامله گران ایجاد زیان کند.
آیا سیستم خرید و فروش پلهای یا مارتینگل سودآور است؟
فرض اساسی این است که در نهایت، یک معامله برنده از راه میرسد و سودی ایجاد میکند که نه تنها زیانهای قبلی را پوشش میدهد، بلکه سود خالص را نیز برای معاملهگر باقی میگذارد. با این حال، اشکال مهم استراتژی مارتینگل، غیرقابل پیش بینی بودن طول یک باخت است. از آنجایی که معاملهگر به طور مداوم ریسک خود را با هر معامله متوالی افزایش میدهد، خطر غیرقابل انکار تخلیه سرمایه قبل از تحقق یک معامله برنده وجود دارد.
نقص ذاتی استراتژی در تکیه آن بر فرض موفقیت نهایی بدون هیچ چارچوب زمانی تضمین شدهاست. در واقعیت، بازارهای مالی غیرقابل پیشبینی هستند و هیچ اطمینانی وجود ندارد که یک تجارت سودآور به موقع برای جبران زیانهای ناشی از معاملات دوبرابر شده رخ دهد. اثربخشی استراتژی به شدت به داشتن درصد برد بالاتر بستگی دارد، اما حتی با چنین مزیتی، همچنان یک قمار پرخطر به نظر میرسد.
در نتیجه، برای اکثر معاملهگران رمزارز، بهویژه کسانی که شیوههای معاملاتی پایدار و مسئولانه را در اولویت قرار میدهند، استراتژی مارتینگل برای بلندمدت مناسب نیست. پتانسیل زیانهای قابل توجه، بسیار بیشتر از سود کوتاه مدت است و این استراتژی میتواند به سرعت منجر به تخلیه حساب شود. به جای افزایش مستمر ریسک پس از زیان، یک رویکرد محتاطانهتر مبنی بر پذیرش زیان به عنوان بخشی از معاملات، اجرای تکنیکهای مدیریت ریسک مناسب و حرکت به سمت فرصت معاملات بعدی معقولانهتر به نظر میرسد. معامله گران با پذیرش عدم قطعیتهای ذاتی بازار و اتخاذ رویکردی منظم و سنجیده میتوانند پیچیدگیهای تجارت کریپتو را بهتر بپیمایند و برای رسیدن به موفقیت در بلندمدت تلاش کنند.
چگونه ایرادات روش خرید و فروش پلهای را بر طرف کنیم؟
برای رفع ایرادات ناشی از خرید و فروش پلهای و مهار ضررهای ناشی از آن باید محدوده ریسکپذیری را از قبل مشخص کرد. همانطور که میدانید، یکی از بزرگترین اشتباهاتی که معاملهگران هنگام اعمال استراتژی خرید و فروش پلهای مرتکب میشوند، این است که برای معاملات خود حدضرر مشخص نمیکنند. با وجود اینکه، استراتژی یاد شده به این صورت تعریف شده که با وجود ضررهای پی در پی، در صورت صعود، مقدار بیشتری نیز سود خواهید کرد اما از خاطر نبرید که این نظریه در صورتی محقق میشود که در پایان برنده شوید. بنابراین، برای سودآوری در این روش باید برای خود حدضرر تعیین کنید.
نکته دوم برای پیروزی در استراتژی مارتینگل این است که معاملهگران نباید با سرمایه کم وارد این استراتژی شوند. زیرا مهمترین قانون استراتژی خرید و فروش پلهای، دو برابر کردن میزان ریسک است. پس اگر سرمایه کمی دارید و توان دوبرابر کردن ریسک خود را ندارد، هرگز از این روش استفاده نکنید.
برای دیدن محتوای پنهان، ابتدا
ورود
کنید، یا در سایت
ثبتنام رایگان
کنید!
نکته مهم و قابل توجه دیگری که باید همواره به آن توجه داشته باشید این است که ناآشنایی با بازار مالی، عدم توانایی در پیشبینی بازار و استفاده از تحلیلهای گوناگون برای اطلاع از چشمانداز بازار و در نهایت عدم آشنایی کامل و همهجانبه با استراتژی معاملاتی که از آن استفاده میکنید، میتواند معاملهگر را با ضرر و زیانهای قابل توجهی مواجه کند. بنابراین، اگر تسلط کافی به بازار ندارید و با عملکرد این استراتژی به طور کامل آشنا نیستید، هرگز از استراتژی مدیریت پول مارتینگل استفاده نکنید زیرا نه تنها کاربردی برای افراد ناآگاه ندارد بلکه میتواند ضررهای شما را نیز افزایش دهد.
برای دیدن محتوای پنهان، ابتدا
ورود
کنید، یا در سایت
ثبتنام رایگان
کنید!
منبع: راه پرداخت