دوره رایگان کریپتو از صفر

روند در تحلیل تکنیکال

حمیده آقایی

عضو شناخته شده
روند در تحلیل تکنیکال به جهت حرکت کلی بازار یا قیمت یک دارایی اطلاق می‌گردد. روند در تحلیل تکنیکال را با استفاده از خطوط روند (Trendlines) و یا با استفاده از حرکات قیمتی – پرایس اکشن (Price Action) – نشان می‌دهند.

در صورتی که پرایس اکشن نقاط بازگشت قیمتی بالاتر (Higher Swing Highs) و همچنین نقاط بازگشت قیمتی کف بالاتری (Higher Swing Lows) بسازند، نشان‌دهندهٔ یک روند صعودی (Uptrend) بوده و زمانی که نقاط بازگشتی کف پایین‌تر (Lower Swing lows) و نقاط بازگشتی سقف پایین‌تری (Lower Swing Highs) بسازند، نشان‌دهندهٔ یک روند نزولی (Downtrend) می‌باشند.

بسیاری از معامله‌گران، معامله در جهت روند اصلی بازار را انتخاب می‌کنند، در حالی که دستهٔ دیگر آن‌ها سعی در شناخت نقاط بازگشتی قیمت (reversals) یا معامله‌گری در جهت عکس روند را دارند.

روندهای صعودی و روندهای نزولی در تمامی بازارها، مانند بازار سهام، اوراق قرضه و بازارهای آتی رخ می‌دهند. می‌توان روندها را در اطلاعاتی مانند اطلاعات اقتصادی ماهانه نیز مشاهده کرد، جایی که این اعداد ماه‌به‌ماه حرکتی صعودی یا نزولی دارند.
نکات کلیدی:

  • روند، به جهت حرکت کلی قیمت‌ها در یک بازار، دارایی و یا یک معیار گفته می‌شود.
  • روندهای صعودی را با استفاده از قیمت‌های بالارونده مانند سقف‌های بالاتر و کف‌های بالاتر تشخیص می‌دهند.
  • روندهای نزولی را نیز با قیمت‌های پاییین‌رونده مانند سقف‌های پایین‌تر و کف‌های پایین‌تر تشخیص می‌دهند.
  • بسیاری از معامله‌گران، معامله در جهت روند کلی بازار را ترجیح می‌دهند و سعی در کسب سود از ادامهٔ حرکت این روند دارند.
  • پرایس اکشن، خطوط روند و اندیکاتورهای تکنیکالی، همگی ابزارهایی هستند که می‌توانند به شما در جهت تشخیص یک روند و همچنین دادن هشدار در مورد بازگشت این روند، کمک کنند.

روندها چگونه کار می‌کنند؟​

معامله‌گران می‌توانند از ابزارهای تکنیکال متفاوتی، مانند خطوط روند، پرایس اکشن، و همچنین اندیکاتورهای تکنیکالی استفاده کنند. برای مثال، باید بدانید که خطوط روند، به شما جهت حرکت یک روند را نشان می‌دهند، در حالی که اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) به‌منظور نمایش قدرت یک روند در طی هر نقطه‌ زمانی، طراحی شده است.

یک روند صعودی با افزایش کلی قیمت‌ها مشخص می‌شود. دقت کنید که حرکت بازار، هرگز به‌صورت کامل صعودی نخواهد بود، و ما در طی این مسیر شاهد نوسانات قیمتی خواهیم بود، اما جهت کلی روند بازار باید به سمت بالا باشد تا ما بتوانیم آن را یک روند صعودی در نظر بگیریم.

کف‌های قیمتی (swing lows) اخیر باید از کف‌های قیمتی قبلی بالاتر باشند. همین موضوع در مورد سقف‌های قیمتی (swing highs) هم برقرار است.

زمانی که ساختار شرح داده‌شده شروع به درهم شکستن کند، روند صعودی قدرت حرکتی خود را از دست داده و ممکن است به یک روند نزولی تغییر وضعیت دهد. روندهای نزولی نیز با کف‌ها و سقف‌های قیمتی پایین‌تر شناخته می‌شوند.


زمانی که روند به سمت بالا است، ممکن است معامله‌گران فرض کنند که حرکت صعودی قیمتی، تا زمانی که اطلاعاتی متناقض با اطلاعات کنونی بازار منتشر شوند، ادامه خواهند یافت. از این اطلاعات می‌توان به شکل‌گیری کف‌ها و سقف‌های قیمتی پایین‌تر، شکسته شدن خط روند صعودی تشکیل‌شده و یا تغییر حالت اندیکاتورهای تکنیکالی به وضعیت نزولی (bearish) اشاره کرد. در روندهای صعودی، تمامی معامله‌گران بر روی خرید تمرکز دارند، و برای کسب سود تلاش می‌کنند.

زمانی که روند حالت نزولی به خود می‌گیرد، معامله‌گران بیشتر بر روی فروش تمرکز می‌کنند و تلاش می‌کنند تا ضررهای خود را حداقل کرده یا حتی از این کاهش قیمتی کسب سود کنند.

بیشتر (و نه تمامی) روندهای نزولی در نقاطی، بازگشت را تجربه می‌کنند، بنابراین با ادامهٔ کاهش قیمت‌ها، قیمت‌ها برای خرید جذاب می‌شوند و معامله‌گران بیشتری وارد بازار شده و به خرید می‌پردازند. هجوم معامله‌گران برای خرید نشان‌دهندهٔ شروع یک روند صعودی دوباره باشد.



روندها ممکن است توسط سرمایه‌گذارانی که بر روی تحلیل بنیادی تمرکز کردند، نیز مورد استفاده قرار بگیرد. این شکل از تحلیل بازار به بررسی تغییرات در درآمدها (revenue)، سود کسب‌شده (rarnings)، و یا دیگر معیارهای کسب‌وکاری یا اقتصادی می‌پردازد.

برای مثال، تحلیلگر بنیادی ممکن است به روند شکل‌گرفته در رشد میزان سود به‌ازای هر سهم (Earnings per share – EPS) نگاهی بیندازد.

اگر سود کسب‌شده در تمامی 3 ماهه‌های سال گذشته رشد کرده باشد، این نشان‌دهندهٔ یک روند صعودی خواهد بود. اما اگر سود کسب‌شده در تمامی 3 ماهه‌های سال گذشته افت کرده باشد، نشان‌دهندهٔ یک روند نزولی می‌باشد.

حالتی در بازارها به وجود می‌آید که در آن شاهد هیچ‌گونه روندی نیستیم یا روند کلی اندکی به سمت بالا یا پایین می‌بینیم، به این حالت از بازار، بازار بی‌جهت یا (range – trendless market) اطلاق می‌گردد.

استفاده از خطوط روند​

یکی از معمول‌ترین روش‌ها برای تشخیص روندهای بازار، استفاده از خطوط روند می‌باشد، که یک سری از قله‌ها (در روند نزولی) و یا کف‌ها (در روند صعودی) را به یکدیگر متصل می‌کند.

روندهای صعودی یک سری از کف‌های بالاتر (higher lows) را به یکدیگر وصل می‌کنند و یک سطح حمایتی در برابر حرکات قیمتی آینده می‌سازند.

روندهای نزولی یک سری از سقف‌های پایین‌تر (lower highs) را به یکدیگر متصل می‌کنند و یک سطح مقاومتی در برابر حرکات آیندهٔ قیمت می‌سازند. به‌علاوهٔ حمایت‌ها و مقاومت‌ها، این خطوط روندی نشان‌دهندهٔ جهت حرکت کلی روند در بازار می‌باشند.

در حالی که خطوط روندی کار خود را در نشان دادن جهت کلی در بازار به‌خوبی انجام می‌دهند اما معمولاً باید دوباره رسم شوند.



برای مثال، در طی یک روند صعودی، قیمت ممکن است به سطح زیرین خط روند سقوط کند، اما این لزوماً بدین معنی نیست که روند حال حاضر پایان یافته است.

ممکن است قیمت مدتی به حرکت در زیر خط روند ادامه داده و دوباره به سطح بالای آن صعود کند. در چنین مواردی، نیاز است که خط روندی جدید رسم شود تا با اطلاعات پرایس اکشنی جدید هماهنگی داشته باشد.

نباید به خطوط روند به‌صورت خاص برای تشخیص روند بازار، اکتفا کرد. بسیاری از افراد حرفه‌ای در بازار به بررسی حرکات قیمتی، در کنار اطلاعات به‌دست آمده از اندیکاتورهای تکنیکالی به‌منظور یافتن انتهای یک روند، تمایل دارند.

در مثال فوق، افت قیمت به سطحی زیر سطح خط روند، لزوماً صادرکنندهٔ یک سیگنال اشتباه نیست، اما اگر قیمت به سطحی پایین‌تر از نقطهٔ برگشتی کف قبلی خود نزول کرده، و اندیکاتورهای تکنیکالی نیز این مورد را نشان دهند، ممکن است یک بازگشت رخ داده باشد.

مثال‌هایی از روند و خط روند​

نمودار زیر نشان‌دهندهٔ خط روندی است که در کنار اندیکاتور RSI، یک روند صعودی قوی را نشان می‌دهند. با این وجود که حرکات قیمت دارای نوسان می‌باشد، اما حرکات کلی قیمتی به سمت بالا می‌باشند.

برای مشاهده تصاویر، باید ابتدا وارد سایت شوید، یا در سایت ثبت نام رایگان کنید.


این نمودار نشان‌دهندهٔ خط روندی است که در کنار اندیکاتور RSI، یک روند صعودی قوی را نشان می‌دهند. با این وجود که حرکات قیمت دارای نوسان می‌باشد، اما حرکات کلی قیمتی به سمت بالا می‌باشند.

روند صعودی شروع به از دست دادن قدرت خود کرده و فشار فروش در بازار بیشتر می‌شود. اندیکاتور RSI به سطحی پایین‌تر از 70 نزول می‌کند، که در ادامهٔ آن یک کندل منفی بزرگ شکل می‌گیرد که قیمت را به خط روند رسم شده می‌رساند.

ادامهٔ حرکت نزولی در روز بعد و با شکل‌گیری یک شکاف قیمتی (gap) در زیر خط روند تأیید می‌شود. می‌توانستیم از این سیگنال‌ها برای خروج از موقعیت‌های معاملاتی خرید (long positions) استفاده کنیم، همچنین می‌توانستیم در حین شکل‌گیری این سیگنال‌ها، وارد موقعیت‌های معاملاتی فروش (short positions) شویم.

با ادامهٔ حرکت قیمت به سطوح پایین‌تر، قیمت خریدارانی که علاقه‌مند به خرید می‌باشند را به خود جذب کند. یک خط روند دیگر (که آن را در این نمودار نمایش نداده‌ایم) نیز می‌توانست برای حرکت نزولی ترسیم شود که نفوذ قیمت به آن خط روند در میانه‌های ماه فوریه انجام شده است، جایی که در آن یک کف V شکل، شکل گرفته و قیمت به سمت بالا حرکت کرد.


دیجی کوینر
 
دوره‌های تالاربورس
عقب
بالا